اقیانوس آرام جنوبی، پهنهای وسیع و مرموز از کره زمین، با زیباییهای دستنخورده و طبیعت وحشی خود شناخته میشود. اما این پهنه آبی عظیم، برای دنیای پروازهای تجاری، بیشتر یک چالش پیچیده است تا یک مسیر ساده. در حالی که روی نقشه ممکن است عبور مستقیم از آن وسوسهانگیز به نظر برسد، دنیای واقعی هوانوردی با قوانین و ملاحظات خاص خود پیش میرود. اما چرا بیشتر پروازها از آسمان اقیانوس آرام جنوبی دوری میکنند؟ برای بررسی این موضوع با اِروتِک همراه باشید.
روی یک نقشه تخت، پرواز مستقیم از روی اقیانوس آرام جنوبی ممکن است مسیری مستقیم بین قارهها به نظر برسد. اما زمین گرد است و یک مسیر منحنی (که اغلب از نزدیکی خشکیها میگذرد) در واقع کوتاهتر است. به همین دلیل است که پروازهای بین آمریکای جنوبی و استرالیا یا بین آمریکا و جنوب شرقی آسیا معمولاً به سمت شمال یا در امتداد حاشیه اقیانوس آرام قوسوار حرکت میکنند. چیزی که به نظر یک انحراف میرسد، اغلب کوتاهترین و کممصرفترین مسیر از نظر سوخت است.
اقیانوس آرام جنوبی بسیار بزرگ است؛ این دورافتادهترین بخش سیاره زمین است. وسعت آن به بیش از ۶۴ میلیون مایل مربع میرسد و عملاً هیچ زیرساختی در میان آن وجود ندارد. بسیاری از پروازهای طولانی از مسیرهایی استفاده میکنند که نزدیکی به فرودگاهها را در مواقع اضطراری اولویت قرار میدهند. هرچه بیشتر وارد اقیانوس آرام جنوبی شوید، گزینههای کمتری برای فرودگاههای جایگزین یا نقاط سوختگیری پیدا خواهید کرد. این یک عامل خطر عمده است که خطوط هوایی تجاری میخواهند از آن اجتناب کنند.
مسئله دیگری به نام ETOPS (استانداردهای عملکرد عملیاتی موتور دوقلوی با برد گسترده) نیز وجود دارد که محدود میکند هواپیماهای دوموتوره چقدر میتوانند از یک فرودگاه جایگزین فاصله داشته باشند. حتی با رتبهبندیهای مدرن ETOPS تا ۳۳۰ دقیقه، وسعت اقیانوس آرام جنوبی این مرز را به چالش میکشد.
فرودهای اضطراری در اینجا گزینهای مناسب نیستند!
خطوط هوایی برنامههای پروازی خود را بر اساس تدابیر ایمنی میچینند، به ویژه در مورد فرودهای اضطراری احتمالی (که بدترین آنها فرود بدون نیروی موتور است). به همین دلیل است که بیشتر مسیرهای تجاری در فاصله چند ساعتی از یک فرودگاه جایگزین باقی میمانند. اگر در میانه پرواز مشکلی پیش بیاید (چه اضطرار پزشکی، چه مشکل موتور، یا کاهش فشار کابین)، خلبانان به یک باند پرواز نزدیک نیاز دارند. در اقیانوس آرام جنوبی، فرودگاههای مناسب بسیار کم و با فاصله زیاد از هم قرار دارند. این انزوا بزرگترین عامل هشدار برای برنامهریزان مسیرهای هوایی است.
عملیات نجات در این بخش از جهان نیز دشوار است. اگر یک هواپیما مجبور به فرود اضطراری روی آبهای آزاد شود، پیدا کردن و رسیدن به بازماندگان کار بسیار سختی خواهد بود. این خطر یک عامل بازدارنده قوی است، به ویژه وقتی که مسیرهای ایمنتر از روی خشکی یا در امتداد سواحل در دسترس هستند. حتی با اینکه هواپیماهای مسافت طولانی قابل اعتماد بوده و برای پرواز روی آب گواهینامه دارند، انزوای اقیانوس آرام جنوبی همچنان بدترین سناریویی است که برنامهریزان تلاش میکنند از آن اجتناب کنند.
آب و هوا و باد آن را بدتر میکنند!
علاوه بر دورافتادگی، اقیانوس آرام جنوبی آب و هوایی بسیار غیرقابل پیشبینی دارد. این شامل رعد و برقهای مکرر، بادهای شدید و جریانهای هوایی متلاطم است که میتوانند به شدت بر ایمنی پرواز و مصرف سوخت تأثیر بگذارند. خطوط هوایی ترجیح میدهند پروازها را از مسیرهایی هدایت کنند که شرایط پایدارتر و قابل پیشبینیتری دارند. اقیانوس آرام، به ویژه بخش جنوبی آن، چنین شرایطی را فراهم نمیکند.
پرواز در جهت مخالف باد (headwind) مصرف سوخت را افزایش میدهد. بادهای موافق (tailwind) کمک میکنند، اما فقط در صورتیکه بتوانید زمانبندی درستی داشته باشید. جریانهای هوایی در این منطقه نیز نگرانکننده هستند، به خصوص در طول تابستان و فصل گردبادهای نیمکره جنوبی. تلاطم هوا در اینجا میتواند بسیار شدیدتر از پرواز روی خشکی باشد. این دلیل دیگری است که خطوط هوایی از قرار گرفتن غیرضروری در این منطقه خودداری میکنند، به ویژه برای راحتی مسافران و بهینگی مصرف سوخت. البته این به معنای آن نیست که خلبانان نمیدانند چگونه با چالشهای طبیعت کنار بیایند.
در نهایت، پرواز بر فراز اقیانوس آرام جنوبی امکانپذیر است، اما برای بیشتر مسیرها ارزش این پیچیدگی اضافی را ندارد. اگر یک جایگزین ایمنتر، کوتاهتر و ارزانتر وجود داشته باشد، شرکتهای هواپیمایی تجاری همیشه آن را انتخاب خواهند کرد.
منبع: Slashgear