همانطور که فرهنگ رانندگی پیوسته در حال تحول است، انتظار میرود دانش ما نیز همراه با آن تغییر کند. به عبارت دیگر، آنچه ممکن است برای خودروهای چند دههی پیش درست بوده باشد، لزوماً نباید در سال ۲۰۲۵ معتبر باشند. اما بسیاری از افسانهها دربارهی خودروها ماندگار شدهاند.
برخی از این افسانهها ممکن است در شرایط خاصی درست باشند و برخی دیگر قدیمی شدهاند. اما اکنون سال ۲۰۲۵ است و وقت آن رسیده که برخی از آنها را کنار بگذاریم. در این مطلب نگاهی به ۱۴ افسانه درباره خودروها میاندازیم که احتمالاً شما نیز آنها را شنیدهاید! با اِروتِک همراه باشید.
۱. بنزین سوپر برای خودروی شما بهتر است!

خودروهای اسپرت و تعداد کمی از خودروهای منتخب، مانند جیپ گرند واگنییر، بنزین سوپر را به عنوان بهترین سوخت برای موتورهایشان توصیه میکنند. عملکرد برای خودروهای سریع بخش کلیدی تجربه است و تفاوت در عدد اکتان بین بنزین معمولی و سوپر میتواند منجر به شتاب کمتر شود.
با این حال، این بدان معنا نیست که بنزین سوپر برای تمام خودروهای موجود در جاده تفاوت ایجاد میکند. در گذشته، این درست بود که موتورها مشخصات اکتانی داشتند که میتوانستند با آن کار کنند یا نه. اما زمان تغییر کرده است. موتورهای مدرن در عوض از طریق سیستمهای کنترل، زمانبندی جرقهزنی خود را تنظیم میکنند تا از ناک زدن (تقتق کردن) جلوگیری شود. تنها در صورتیکه پای خود را از حالت سکون تا انتها روی پدال گاز بگذارید، احتمالاً متوجه تفاوت بنزین سوپر نسبت به معمولی خواهید شد.
برای خودروهایی که به صراحت در دفترچهی راهنمای خود بنزین سوپر را توصیه کردهاند، بهتر است به توصیهی سازنده توجه کنید؛ بنزین با اکتان پایینتر میتواند خطر ناک زدن موتور را افزایش دهد. اما برای افراد عادی، بنزین سوپر لزوماً برای خودروی شما بهتر نیست.
۲. قبل از رانندگی باید خودروی خود را گرم کنید!

درجا کار کردن خودرو مفهومی است که از همگام شدن با زمان سر باز زده است. ریشهی آن دور از دسترس نیست؛ بسته به سن شما، احتمالاً به یاد دارید که والدینتان قبل از حرکت، اجازه میدادند موتور برای چند دقیقه کار کند.
این مورد زمانی که هوا از گرم به سرد تغییر میکند، بسیار رایج است. باز هم، در گذشته این حرف تا حدی درست بود. خودروهای قدیمی نیاز داشتند که روغن گرم شده و به قطعات متحرک لازم برسد زیرا روغن روانکننده غلیظ بود. نادیده گرفتن این فرآیند خطر خاموش شدن موتور را به همراه داشت.
اما موتورهای انژکتوری (با تزریق سوخت) در این زمینه بازی را تغییر دادند. روانکنندهها بسیار سریعتر از قبل جریان پیدا میکنند — موتور شما تنها به حدود ۳۰ ثانیه نیاز دارد تا بهطور کامل روانکاری شود. روانکاری برای رانندگی نرمتر مهمتر از “گرم بودن” موتور است. شما میتوانید به راحتی با حرکت دادن خودرو به هدف گرم شدن دست یابید.
۳. باید هر ۵۰۰۰ کیلومتر روغن خودروی خود را تعویض کنید!

یکی از سنتهای فرهنگ نگهداری خودرو، تعویض روغن در ۵ هزار کیلومتر است؛ به مالکان خودرو توصیه میشود که روغن موتور خود را هر ۵۰۰۰ تا ۸۰۰۰ کیلومتر رانندگی تعویض کنند. در حالیکه این امر به عنوان یک قاعدهی سرانگشتی به کار میرود، عوامل متعددی تعیین میکنند که آیا روغن نیاز به تعویض دارد یا خیر. نوع موتور، نوع روغن و توصیههای سازندهی خودرو باید در نظر گرفته شوند.
به عنوان مثال، روغن مصنوعی (Synthetic) – که بیشتر خودروهای جدید از آن استفاده میکنند – میتواند بدون مشکل برای بیش از ۱۲۰۰۰ کیلومتر کار کند. برخی از مدلهای جدید فواصل تعویض تا ۱۶ هزار کیلومتر را در دفترچههای راهنمای خود ذکر میکنند، و برخی دیگر از نمایشگرهای عمر روغن استفاده میکنند تا رانندگان را در مورد وضعیت روغن خود راهنمایی کنند. با وجود این پیشرفتهای تکنولوژیکی، قانون خدمات ۵۰۰۰ کیلومتری همچنان پابرجا است.
این وضعیت را میتوان به رانندگانی نسبت داد که نمیخواهند ریسک کنند — اگر پیروی از این قانون قبلاً مشکلی ایجاد نکرده است، منطقی است که به انجام آن ادامه دهند. با این حال، تعویض روغن دو یا حتی سه برابر بیشتر از حد لازم بر اساس توصیهی ۵۰۰۰ کیلومتر، پیامدهای واقعی برای صرفهجویی در هزینه دارد.
۴. با خلاص کردن دنده در سرازیری، بنزین صرفهجویی میشود!

در مواجهه با افزایش هزینههای سوخت، طبیعی است که رانندگان به دنبال راههایی برای کاهش مصرف خود باشند. این افسانه بر این اساس شکل گرفته است — حرکت دادن خودرو در سراشیبی بدون روشن بودن موتور. از دیدگاه منطقی، اگر به یک جسم از بالای تپه هل بدهید، بدون نیاز به نیروی اضافی به پایین سر میخورد.
این منطق را در مورد خودروها به کار ببرید، و به این باور میرسید که خاموش کردن کامل موتور باعث صرفهجویی در بنزین میشود. این درست نیست. خودروهای مدرن میتوانند تشخیص دهند که خودرو در حال سُر خوردن است و در این شرایط، ماژول کنترل موتور (ECM) عرضهی سوخت را قطع میکند در حالیکه تکانهی سراشیبی خودرو را به حرکت در میآورد.
از سوی دیگر، تعویض به دندهی خلاص (Neutral) این قابلیت را از بین میبرد. موتور به جای اتکا به تکانه و صرفهجویی در سوخت، به تأمین سوخت کافی برای درجا کار کردن ادامه میدهد. با پیروی از این افسانه، در بهترین حالت، به اندازهی زمانی که موتور شما روشن است، سوخت مصرف میکنید. در بسیاری از شرایط، حتی بیشتر مصرف خواهید کرد!
۵. رانندگی بدون تهویهی مطبوع (کولر) مصرف سوخت را کاهش میدهد!

منطق پشت این افسانه این است که استفاده از تهویهی مطبوع فشار روی موتور میآورد و بنابراین، هنگامی که واحد AC روشن است، خودروها سوخت بیشتری مصرف میکنند. با این حال، در حالیکه این مفهوم تا حدی درست است، در همهی شرایط صدق نمیکند. بهرهوری سوخت با تهویهی مطبوع بسته به شرایط رانندگی، میزان سرمایش، سرعت خودرو و آیرودینامیک متفاوت است.
| کدام سوخت بیشتری مصرف میکند: شیشه پایین یا کولر روشن؟ |
یک مطالعه از وزارت انرژی ایالات متحده با استفاده از یک تویوتا کرولا و یک فورد اکسپلورر (هر دو مدل ۲۰۰۹) این متغیر بودن را نشان داد. در سرعتهای پایینتر تا ۶۰ مایل بر ساعت در کرولا با AC روی ۵۰ درصد قدرت، رانندگی با پنجرههای پایین کارآمدتر بود. برای چرخههای کاری با قدرت کامل، استفاده از تهویهی مطبوع در حدود ۷۵ مایل بر ساعت کارآمدتر میشد. این به این دلیل است که در سرعتهای بالاتر، نیروهای پسار به طور قابل توجهی افزایش مییابند.
فورد اکسپلورر نتایج متفاوتی به دست آورد — استفاده از تهویهی مطبوع با قدرت کامل در تمام سطوح سرعت، بنزین بیشتری مصرف کرد و در عملکرد ۵۰ درصد، خودرو نیاز داشت با سرعت ۸۰ مایل بر ساعت حرکت کند تا مصرف سوخت کارآمدتر شود. بهطور خلاصه، بهرهوری سوخت با تهویهی مطبوع بستگی به نوع خودروی شما دارد، اما اظهار نظر کلی در این باره غلط است.
۶. باد کردن لاستیکها به حداکثر PSI میتواند باعث ترکیدن آنها شود!

بیشتر لاستیکهای خودرو دارای حداکثر فشار توصیهشده هستند، عددی که معمولاً روی دیوارهی جانبی قرار دارد. بهطور گستردهای اعتقاد بر این است که در این PSI، لاستیکهای شما در معرض خطر بیشتری برای ترکیدن قرار دارند. این به این دلیل است که حداکثر PSI روی لاستیکها اغلب از میزان توصیهشده توسط سازندگان خودرو فراتر میرود. در این سطوح بالا، فرمانپذیری خودرو ممکن است به خطر بیفتد و چالههای ناگهانی میتوانند باعث ترکیدن شوند.
با این حال، این یک تصور غلط است. فشار ترکیدگی یک لاستیک بسیار فراتر از حداکثر PSI است؛ حداکثر فشار صرفاً نشاندهندهی فشاری است که در آن لاستیک بیشترین میزان وزن را تحمل خواهد کرد. در واقع، برای انواع خاصی از وسایل نقلیه مانند شاسیبلندها (SUV)، خودرو باید به نسبت وزنی که حمل میکند توسط لاستیکها پشتیبانی شود — به ویژه اگر بار به طور استثنایی سنگین باشد. برای برآوردن این الزامات بار، ممکن است لازم باشد لاستیکها تا حداکثر حد مجاز دیوارهی جانبی خود باد شوند.
بهتر است مراقب چالهها باشید و همچنین نباید بیش از حد از حداکثر PSI فراتر بروید. لاستیکهای بیش از حد باد شده در اطراف مرکز بهطور ناهموار ساییده میشوند و بهطور قابل توجهی عمر مفید آنها را کاهش میدهند.
۷. خودروهای برقی بیشتر از خودروهای بنزینی مستعد آتشسوزی هستند!

آتشسوزیها ترسناک هستند و یکی از اولین معایبی که احتمالاً هنگام تحقیق دربارهی خودروهای برقی (EV) با آن مواجه میشوید، خطر آتشسوزی است. بخشی از این ترس ناشی از تازگی نسبی آنها برای سازمانهای آتشنشانی است؛ آتشسوزیهای خودروهای برقی بیشتر طول میکشند و خاموش کردن آنها دشوارتر است. جاییکه یک خودروی بنزینی معمولی برای خاموش شدن به ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ گالن آب نیاز دارد، یک نیسان لیف که در سال ۲۰۲۳ دچار آتشسوزی شد، به ۴۵۰۰۰ گالن نیاز داشت.
چنین حوادثی در حافظه میمانند، اما باید در نظر گرفت که این اولین مواجههی آن سازمان آتشنشانی خاص با آتشسوزی خودروی برقی بوده است. روشهای مختلفی برای خاموش کردن آتشسوزی خودروی برقی وجود دارد، و دادههای فعلی تخمین میزنند که بهطور متوسط ۲۵۰۰ گالن برای خاموش کردن آتشسوزی یک خودروی برقی لازم است. از نظر فراوانی، دادههای بررسیشده در کشور سوئد گزارش میدهند که احتمال آتش گرفتن خودروهای برقی در واقع بسیار کمتر از وسایل نقلیهی مجهز به موتور احتراقی معمولی است.
بر اساس آژانس ایمنی عمومی سوئد، در سال ۲۰۲۲ حدود ۶۰۰ هزار خودروی برقی و هیبریدی در سوئد رانده شدند. با میانگین ۱۶ آتشسوزی خودروی برقی در سال، این میزان حدود ۱ در ۳۷,۵۰۰ خطر آتشسوزی است. از سوی دیگر، خودروهای بنزینی، احتمال ۱ در ۱۳۰۰ برای آتش گرفتن دارند. با قضاوت بر اساس این معیارها، این احساس که خودروهای برقی خطر آتشسوزی بیشتری دارند، بیاساس است.
۸. وانتبارها در برف بهتر عمل میکنند!

برف یک زمین دشوار برای رانندگی است. ممکن است چسبندگی خود را از دست بدهید یا گیر کنید و حتی روشن کردن خودرو در دمای سرد میتواند چالشبرانگیز باشد. با این حال، به دلایلی، این باور وجود دارد که وانتبارها این شرایط آب و هوایی نامساعد را بهتر از هر نوع وسیلهی نقلیهی دیگری مدیریت میکنند. در سطح ظاهری، وانتبارها در آفرود (خارج از جاده) عملکرد خوبی دارند — محکم ساخته شدهاند و فضای کافی بین زمین و شاسی دارند تا از موانعی عبور کنند که میتوانند برای سدانها یا حتی شاسیبلندها مشکلساز باشند.
واقعیت داستان دیگری است. توزیع وزن برای وانتبارها یک مشکل است، با توجه به فیزیک قسمت بار (تخت وانت) که بسیار سبکتر از جلوی خودرو است. برخی از رانندگان این مشکل را با افزودن وزن به عقب و استفاده از لاستیکهای برفی برای ایجاد کشش حل میکنند، اما واقعیت این است که وانتبارها در همهی موارد، گزینههای عالی برای رانندگی در برف نیستند.
این امتیاز متعلق به وسایل نقلیهی دارای سیستم چهار چرخ متحرک (۴WD) است، نه فقط وانتبارها؛ ۴WD قدرت را به هر چهار چرخ توزیع میکند که به معنای چسبندگی بهتر در شرایط لغزنده است. شاید ارتباطی بین ۴WD و وانتبارها وجود داشته باشد، به همین دلیل این افسانه برای مدت طولانی باقی مانده است. با این وجود، اظهار نظر کلی در این باره غلط است.
۹. برای رانندگی در برف به AWD نیاز دارید!

یکی دیگر از داستانهای زمستانی رایج در صحنهی رانندگی این است که فناوری AWD (تمام چرخ متحرک) برای پیمایش در جادهها لازم است. چگونه قرار است سطح لغزنده را بگیرید اگر تمام لاستیکهایتان را به کار نیندازید؟ خب، اگر اینطور فکر کنید اشتباه نمیکنید، اما استفاده از AWD محدودیتهایی دارد — حتی میتواند حس کاذبی از امنیت به شما القا کند.
AWD به حرکت شما کمک میکند؛ بزرگترین نقطهی قوت آن چسبندگی است. قدرت را بهطور مساوی از طریق لاستیکها به زمین میرساند تا شما را از موقعیتهای چسبنده خارج کند. به شما کمک میکند حرکت کنید، اما در ترمزگیری یا فرمانپذیری کمکی نمیکند. لاستیکهای شما فقط میتوانند از میزان محدودی چسبندگی استفاده کنند و اگر هنگام رانندگی با آن بیش از حد مطمئن شوید، ممکن است لاستیکهای جلو چسبندگی خود را از دست داده و دچار کمفرمانی (understeer) شوند.
لاستیکهای برفی کار چسبندگی را به همان خوبی انجام میدهند، به علاوه مسئولیتهای ترمزگیری و فرمانپذیری را نیز پوشش میدهند، بنابراین لزوماً برای رانندگی در برف به AWD نیاز ندارید. در شرایط بسیار لغزنده که نیاز به کشش زیادی دارند، مانند بالا رفتن از تپه، AWD کار شما را آسانتر میکند. با این حال، همانطور که برخی کمپینهای بازاریابی ممکن است به شما القا کنند، وضعیتی صفر تا صدی برای عملکرد بهتر AWD در برف وجود ندارد.
۱۰. اگر مرتباً روغن اضافه کنید، نیازی به تعویض روغن ندارید!

همانطور که در افسانهی ۵ هزار کیلومتر قبلاً ذکر شد، تعویض روغن برای سلامت موتور خودروی شما حیاتی است. با این حال، دیدگاه دیگری در فرهنگ نگهداری خودرو وجود دارد — افزودن منظم روغن به روانکنندهی موجود، به نوعی نیاز به تعویض کامل را برطرف میکند.
نگهداری میتواند پرهزینه باشد و بدون شک این افسانه به عنوان یک راهحل هوشمندانه برای صرفهجویی در پول متولد شده است. با این حال، اگر از این طرز فکر پیروی کنید، این ایدئولوژی صرفهجویی فقط هزینه شما را افزایش خواهد داد. هدف روغن خنک کردن موتور و روانکاری آن است. با گذشت زمان، روغن هنگام عبور از موتور کثیف میشود و از حالت نیمهشفاف به لجن سیاه غلیظ تبدیل میشود.
اضافه کردن روغن ممکن است سطح آن را افزایش دهد، اما این باعث نمیشود که روغن موجود کمتر کثیف شود، که به مرور زمان میتواند منجر به مشکلات موتور شود. اگر سطح روغن شما پایین است، اضافه کردن آن خوب است، اما این جایگزینی برای تعویض واقعی روغن شما نیست!
۱۱. اشکالی ندارد که صبر کنید تا بنزینتان کم شود و بعد سوختگیری کنید!

یک تصور غلط رایج در فرهنگ نگهداری رانندگی این است که به نوعی ارزانتر یا عملیتر است که قبل از پر کردن مجدد باک، بگذارید بنزینتان کم شود. در تئوری، این ممکن است منطقی به نظر برسد — با خالی شدن باک، مسافت پیموده شدهی بنزین بهتر میشود.
واقعیت بهطور قابلتوجهی متفاوت است. عوامل متعددی بر مصرف بنزین تأثیر میگذارند تا جاییکه وزن باک ناچیز میشود، و اگر مکرراً با کمبود سوخت رانندگی کنید، خطر نقص عملکرد اضافه میشود. خودروهای مدرن از پمپهای برقی سوخت برای رساندن بنزین از باک به موتور استفاده میکنند. این پمپها زمانی بهترین عملکرد (و عمر طولانیتر) را دارند که خنک نگه داشته شده و در سوخت غوطهور باشند.
هنگامی که بنزین باک شما کم است، پمپ سوخت در معرض دید قرار میگیرد و کارایی کاهش مییابد که فرسودگی را افزایش میدهد. این تنها خطر نیست؛ باقیماندهها میتوانند به دلیل قرار گرفتن مکرر در معرض ته باک جمع شوند، که میتواند آسیب جدی به سیستم سوخت وارد کند. همچنین، ممکن است در وسط ناکجاآباد گیر کنید زیرا در تلاش برای صرفهجویی در چند ریال هستید. با این حال بهتر باک را در اسرع وقت پر کنید.
۱۲. نیازی به جابجایی لاستیکهای شما نیست!

جابجایی لاستیکها یک جزء از برنامهی نگهداری است که به راحتی میتواند نادیده گرفته شود؛ تعمیر پنچریها، باد کردن لاستیکهایی که فشار خود را از دست میدهند، و تعویض کامل، بیشتر در دید هستند. بنابراین، اگر مرتباً لاستیکهای خود را عوض میکنید، به خصوص اگر هر چهار تای آنها را همزمان تعویض میکنید، ممکن است لزومی در جابجایی آنها نبینید.
این یک تصور غلط است. لاستیکها بسته به نوع سیستم انتقال قدرت خودرو و موقعیت مکانی، بهطور متفاوتی ساییده میشوند. به عنوان مثال، در خودروهای FWD (دیفرانسیل جلو)، لاستیکهای جلو سریعتر از لاستیکهای عقب ساییده میشوند زیرا دو وظیفه را انجام میدهند: هدایت خودرو و رساندن قدرت به جاده. بر اساس اصول چرخاندن لاستیک، برای توزیع یکنواخت ساییدگی، باید لاستیکهای جلو و عقب را جابجا کنید. این همه ماجرا نیست؛ شما باید موقعیت آنها را نیز جابجا کنید. یعنی لاستیک عقب سمت راست به جلو سمت چپ، و عقب سمت چپ به جلو سمت راست برود.
جزئیات جابجایی در بین سازندگان متفاوت است، اما نکتهی اصلی این است که چرخاندن لاستیکها خطر مشکلات فرمانپذیری را کاهش میدهد.
۱۳. بهترین زمان برای سوختگیری خودرو در صبح است!

شاید در مورد رابطهی بین دما و بنزین شنیده باشید که هنگام گرم شدن منبسط میشود. با پیروی از این روند فکری، اگر در صبحها که محیط خنک است، بنزین بخرید، از نظر فنی میتوانید هنگام بیرون آمدن کامل خورشید به دلیل انبساط، سوخت بیشتری دریافت کنید.
متأسفانه، در دنیای واقعی تفاوت ناچیزی وجود دارد. این به این دلیل است که بنزین در زیر زمین در جایگاههای سوختگیری ذخیره میشود — دور از تابش نور خورشید. نتیجه یک دمای تقریباً ثابت بنزین در هر نقطهای از زمان است. بنابراین، در واقعیت تفاوت ناچیزی در مقدار سوختی که دریافت میکنید وجود دارد، چه شب به پمپ بنزین بروید و چه ظهر با اوج تابش خورشید.
اگرچه، از نظر تئوری میتوانید با تطبیق برنامهی سوختگیری خود با دمای خنکتر، چند ریال صرفهجویی کنید. یک مطالعه از گزارشهای مصرفکنندگان (Consumer Reports) نشان داد که تفاوت ۱۰ درجه سانتیگراد در دماها، سودی در حدود ۱٪ به شما میدهد. با این حال، در طرح کلی چیزها، این افسانه اعتباری ندارد.
۱۴. بهترین خودروهای کارکرده، آنهایی هستند که کمترین مسافت پیموده شده را دارند!

هنگام خرید یک خودروی دست دوم، یکی از مهمترین ویژگیهای توصیفی که خریداران در نظر میگیرند، مسافت پیمودهشده است. منطق پشت این ساده است: هر چه یک خودرو کیلومترهای بیشتری طی کند، قطعات آن بیشتر فرسوده میشوند. البته سن خودرو نیز نقش دارد، اما خریداران بیشتر به دنبال وسایل نقلیهای هستند که کمتر استفاده شدهاند.
جایی که این عقل متعارف شروع به از دست دادن قدرت خود میکند، در بستر موضوع است. ممکن است یک خودرو، مثلاً، کمتر از ۲۰ هزار کیلومتر روی کیلومترشمار خود داشته باشد. با این حال، اگر این کیلومترها متناسب با استفادهی عادی برای تعداد سالهایی که مالک آن بوده، نباشد، این یک پرچم قرمز است که باید به آن توجه کرد.
همانطور که خریداران معمولاً از وسایل نقلیهی بیش از حد استفاده شده دوری میکنند، خودروهای کمکار نیز باید تحت همان درجه از بررسی قرار گیرند — به خصوص اگر موتورهای آنها دیزلی باشند. خودروهای دیزلی با مسافت پیموده شدهی کم که عمدتاً سفرهای کوتاه انجام دادهاند، ممکن است با فیلتر ذرات دیزل (diesel particulate filter) مشکل داشته باشند، چیزی که خریداران باید از آن اجتناب کنند.
منبع: Slashgear

























