تحقیقات نوآورانه نشان میدهد که بیماری روانی ممکن است از اعماق سلولهای مغز شروع شود، جاییکه مشکلات در تولید انرژی، عملکرد و ارتباط نورونها را مختل میکند. این تغییر در درک، فراتر از تمرکز دیرینه بر عدم تعادل شیمیایی میرود و در عوض به میتوکندریها و سایر سیستمهای انرژی که سلولهای مغز را زنده و مرتبط نگه میدارند، اشاره دارد.
دانشمندان دریافتهاند که حتی قبل از بروز علائم، این ضعفهای متابولیک میتوانند زمینه را برای شرایطی مانند افسردگی، اختلال دوقطبی و اسکیزوفرنی فراهم کنند. این یافتهها راه را برای درمانهایی باز میکند که عملکرد سلولی را ترمیم میکنند، نه اینکه صرفاً انتقالدهندههای عصبی را تنظیم کنند، که این یک نقطه عطف بالقوه در پیشگیری و مدیریت اختلالات روانپزشکی در سراسر جهان است.
چشماندازی جهانی برای کشف روانپزشکی
در مصاحبه اخیر Genomic Press که در Genomic Psychiatry منتشر شد، دکتر بروس ام. کوهن درباره کشفیات پیشگامانهای بحث میکند که نحوه درک و درمان اختلالات پیچیده مغزی توسط روانپزشکی را متحول میکنند. دکتر کوهن، بهعنوان پروفسور روانپزشکی رابرتسون-استیل در دانشکده پزشکی هاروارد و مدیر برنامه تحقیقات روانپزشکی عصبی در بیمارستان مکلین (McLean Hospital)، تقریباً پنجاه سال تحقیق را مرور کرده و کار خود را در چارچوب شواهد رو به رشدی قرار میدهد که رویکردها به مراقبت از سلامت روان در سراسر جهان را دوباره تعریف میکند.
آزمایشگاه کوهن توسعه روشهای پیشرفتهای را برای کشت سلولهای مغز از نمونههای بیماران از طریق فناوری سلولهای بنیادی پرتوان القایی رهبری کرده است، نوآوریای که او آن را بهعنوان “دادن سرنخهایی که چهل سال پیش نداشتیم” توصیف میکند. این ابزارها ناهنجاریهای حیاتی را در نحوه تولید انرژی و برقراری ارتباط نورونها کشف کردهاند – بینشهایی که بر ریشههای بیولوژیکی بیماریهای روانپزشکی که میلیونها نفر را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار میدهند، پرتو میافکنند. با بیش از 400 مقاله داوری شده و پنج حق ثبت اختراع، تحقیقات کوهن راه را برای درمانهایی هموار میکند که ممکن است مؤثرتر و دقیقتر از درمانهای فعلی باشند.
اسرار میتوکندری، پارادایمهای درمان را متحول میکنند!
این مصاحبه جزئیات مربوط به چگونگی شناسایی اختلالات اساسی در متابولیسم انرژی سلولی توسط تیم دکتر کوهن را شرح میدهد که به نظر میرسد زیربنای شرایط عمده روانپزشکی هستند. این کشفیات نوید بزرگی را برای توسعه درمانهای هدفمند ارائه میدهند که میتوانند در میان جمعیتهای مختلف اعمال شوند. مطالعات او نشان میدهد که سلولهای مغز مشتق شده از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی و بیماری آلزایمر، اختلالات متابولیک ذاتی را نشان میدهند که ممکن است قبل از بروز علائم بیماری اصلاح شوند.
این دیدگاه متابولیک نشاندهنده یک تغییر اساسی از نظریههای مبتنی بر انتقالدهندههای عصبی است که دههها بر روانپزشکی تسلط داشتهاند. کوهن تأکید میکند که مغز بیش از هر اندام دیگری به تولید انرژی دقیق و ارتباط سلول به سلول وابسته است. یافتههای او نشان میدهد که تثبیت این فرآیندهای ضروری میتواند به پیشگیری یا کاهش علائم روانپزشکی در افراد در معرض خطر در سراسر جهان کمک کند.
استراتژی تحقیقاتی چند رشتهای کوهن، ژنومیک، تصویربرداری مغز و مدلسازی سلولی را برای ایجاد یک دیدگاه جامع از بیماری روانی ادغام میکند. این چارچوب یکپارچه ابزارهای جدیدی را برای درک بهتر زیستشناسی اختلالات خلقی، روانپریشی و شناختی که مردم را در فرهنگها و قارهها تحت تأثیر قرار میدهند، در اختیار دانشمندان قرار میدهد.
به چالش کشیدن مدلهای تشخیصی صد ساله
به جای سیستمهای تشخیصی فعلی که افراد را در دستهبندیها قرار میدهند، کوهن از اجرای یک رویکرد بُعدی مبتنی بر شواهد برای توصیف بیماران حمایت میکند. او استدلال میکند که اصطلاحاتی مانند «اسکیزوفرنی» باید به نفع جایگزینهای دقیق علمی که انگ را کاهش میدهند و در عین حال پیچیدگی بیماری را بهتر به تصویر میکشند، بازنشسته شوند. مدل بُعدی پیشنهادی او بر پروفایلهای علائم به جای برچسبهای دستهای تمرکز دارد و ابزارهای ظریفتری را برای ارزیابی بیمار و برنامهریزی درمان در اختیار پزشکان قرار میدهد.
این انقلاب تشخیصی فراتر از صرف اصطلاحات است. تحقیقات کوهن نشان میدهد که سیستمهای دستهای سنتی در انعکاس واقعیتهای بیولوژیکی یا تظاهرات بالینی اساسی به اندازه کافی ناکام هستند. رویکرد بُعدی او با نحوه ارزیابی واقعی بیماران توسط پزشکان، در سطح جهانی، همسو است و در عین حال توصیفات فردی غنیتری را ارائه میدهد و امکان تشکیل گروههای تحقیقاتی همگنتر را فراهم میکند. چنین اصلاحاتی میتواند عملکرد روانپزشکی را در سطح بینالمللی متحول کند و دقت تشخیصی و نتایج درمان را در سیستمهای مراقبتهای بهداشتی متنوع بهبود بخشد.
این مصاحبه به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه این مدلهای جدید میتوانند به ویژه به مناطقی که چارچوبهای تشخیصی غربی در آنها مشکلساز بودهاند، سود برسانند. با تأکید بر علائم قابل مشاهده و مسیرهای بیماری به جای دستههای وابسته به فرهنگ، رویکردهای بُعدی در عین احترام به زمینهها و تجربیات محلی، قابلیت کاربرد جهانی را ارائه میدهند.
مسیرهای آینده و تأثیر جهانی
در نگاه به آینده، دکتر کوهن خوشبینی خود را در مورد مسیرهای تحقیقات روانپزشکی ابراز میکند و در عین حال چالشهای اجتماعی را نیز تصدیق میکند. تحقیقات فعلی او بر شناسایی مکانیسمهای قابل هدفگیری که ریسک بیماری را تعیین میکنند، با تأکید ویژه بر استراتژیهای پیشگیری، تمرکز دارد. از آنجاییکه اختلالات روانپریشی به ندرت قبل از نوجوانی و زوال عقل معمولاً در اواخر زندگی بروز میکنند، مداخلات پیشگیرانه به طور فزایندهای امکانپذیر به نظر میرسند.
این مصاحبه بر این موضوع تأکید میکند که چگونه پیشرفتهای تکنولوژیکی، بهویژه در برنامهریزی مجدد سلولی و تحلیل ژنومی، فرصتهای بیسابقهای را برای درک عوامل تعیین کننده ذاتی اختلالات روانپزشکی فراهم میکند. این ابزارها، که از طریق ابتکاراتی از جمله آنهایی که توسط Genomic Press حمایت میشوند، به طور فزایندهای برای محققان در سراسر جهان قابل دسترسی هستند، کشف علمی را دموکراتیزه میکنند و در عین حال پیشرفت به سمت درمانهای مؤثر را تسریع میبخشند.
کوهن بر اهمیت حمایت از ایدههای نامتعارف و محققان جدید تأکید میکند و از تمایلات برای محدود کردن بیشتر بودجه به تحقیقات جریان اصلی و گام بعدی انتقاد میکند. دیدگاه او شامل جوامع علمی جهانی است که در آن نوآوری بدون توجه به موقعیت جغرافیایی یا اعتبار سازمانی شکوفا میشود. این دیدگاه کاملاً با مدلهای انتشار دسترسی آزاد که توسط Genomic Press حمایت میشود، همسو است و اطمینان میدهد که تحقیقات بدون موانع مالی به مخاطبان در سراسر جهان میرسد.
منبع: Scitechdaily
























