در حالیکه سال 2025 بازیهای باورنکردنیای برای لذت بردن به کاربران ارائه کرده است، اما چند بازی نیز وجود داشتهاند که میتوانستند کمی بیشتر صیقل داده شوند، با این حال برخی دیگر هرگز نباید در وضعیت فعلی خود منتشر میشدند!
اگرچه بازیهای ویدیویی و تجربهای که ارائه میدهند کاملاً سلیقهای هستند، اما برخی از عناوین منتشرشده در سال جاری شاید بدنامی خود را بهدست آورده باشند. خبر خوب این است که این بازیها میتوانند در آینده درسهایی برای توسعهدهندگان و ناشرانشان باشند و به بقیه صنعت نیز اجازه دهند از اشتباهات آنها درس بگیرند!
با این اوصاف، وقت آن رسیده است که نگاهی به برخی از بدترین بازیهایی بیندازیم که تا اینجای سال 2025 منتشر شدهاند. با اِروتِک بهروز باشید.
۱۰. TRON: Catalyst
TRON: Catalyst پتانسیل این را داشت که با سبک هنری منحصربهفرد و دید از بالا به پایین خود، چرخشی متفاوت به فیلمهای محبوب TRON بدهد. با این حال، Bithell Games با احتیاط بیش از حد عمل کرد و در نتیجه تجربهای را ارائه داد که هرگز بازیکنان خود را فراتر از حد معینی سوق نداده و در نتیجه کاملاً ناامیدکننده بود!
شک نکنید، ماجراهای اکسو و درگیری اصلی بین Core و Automata یک مقدمه محکم برای یک بازی ویدیویی است. اما Bithell در استفاده از منبع اصلی خود به شیوههای مهم شکست خورد. نتیجه یک بازی است که در ظاهر جاهطلبانه به نظر میرسد اما به دلیل اجرای ضعیفش عمدتاً فراموششدنی است.
۹. Spirit of the North 2
درست مانند عنوان قبلی این لیست، Spirit of the North 2 نیز ننگ از بین بردن یک ایده فوقالعاده را دارد. Infuse Studio فرصتی داشت تا بر مکانیکها و داستانی که در بازی اصلی بنا نهاده بود، بسازد، اما در عوض نتوانست بیشتر از ایده خود برای همکاری یک روباه و یک کلاغ برای از بین بردن نفوذ یک ضدقهرمان واقعاً بدجنس کاری کند.
به ندرت پیش میآید که یک بازی از بخش ابتدایی خود برای تبدیل بازیکنان به عامل تمام مشکلاتی که در ادامه بازی با آن روبهرو خواهند شد، استفاده کند. اما Spirit of the North 2 دقیقاً همین کار را میکند. اما این قطعه داستانی الهامبخش بهزودی در پی یک دنیای بیروح با پازلهای توهینآمیز ساده و اکتشافات بیهیجان، از بین میرود.
۸. Creature Keeper
در حالیکه Creature Keeper سزاوار کمی تخفیف است، با توجه به اینکه یک عنوان مستقل است که توسط یک نفر توسعه یافته، اما به دلیل پتانسیل از دست رفته فاحش در طول زمان اجرای خود، جای خود را در این لیست به دست میآورد. جاهطلبیهای آن برای رقابت با Pokemon یا Palworld به وضوح قابل مشاهده است، اما پتانسیل گرفتن موجودات دوستداشتنی را برای مبارزه در کنار شما به نفع یک مکانیک دوستیابی که بیشتر به تعداد خوراکیهایی که در حال حاضر در موجودی خود حمل میکنید وابسته است، هدر میدهد.
۷. Captain Blood
یک بازی که از جهنم توسعه بیرون آمد و بر اساس یک رمان دزدان دریایی نسبتاً جالب ساخته شده است، باید کاملاً سرگرمکننده میبود، درست است؟! با این حال، رویکرد SeaWolf Studio به دزدی دریایی به سرعت ما را از این تصور خارج کرد، چرا که Captain Blood نتوانست اوج و فرودهای دریای اسپانیایی سال 1685 را در ماجرایی که قطعاً به زمان بیشتری در دریا نیاز داشت تا به یک شمشیرباز واقعی تبدیل شود، به تصویر بکشد.
۶. Nintendo Switch 2 Welcome Tour
گیجکننده است که یک غول مانند نینتندو نتوانست از رقیب خود سونی در ایجاد تجربهای که صاحبان Switch 2 را با کنسول دستی جدید و درخشانشان آشنا کند، درس بگیرد. برخلاف Astro Bot که یک افزونه رایگان برای صاحبان PS5 بود، Nintendo Switch 2 Welcome Tour نتوانست هیچ یک از بهترین ویژگیهای دستگاه جدید را به گونهای برجسته کند که قیمت 10 دلاری آن را توجیه کند.
۵. Ambulance Life: A Paramedic Simulator
عجیب است که Aesir Interactive پس از بازی عالی خود، Police Simulator: Patrol Officers، بازی Ambulance Life: A Paramedic Simulator را منتشر کرد. در حالیکه انتظار میرفت استودیو از آنچه در بازی قبلی خود موفق بود استفاده کند و آن را توسعه دهد تا پیچیدگیهای جدیدی به بازی بعدی اضافه کند، آنچه به ما داده شد یک آشفتگی پر از باگ و بیروح بود که نتوانست تنش و تاثیر یک تکنسین اورژانس را که تحت فشار در میدان کار میکند، به تصویر بکشد.
۴. Still Wakes the Deep: Siren’s Rest
این بخش DLC یکی از ترسناکترین بازیهای ترسناک سال 2024، احتمالاً حضور غافلگیرکنندهای در این لیست دارد، درست مانند تهدیدات وحشتناک بازی اصلی! با این حال، Siren’s Rest نتوانست به وعده هیجانانگیز کشف بیشتر آنچه باعث سقوط سکوی نفتی Biera D به اعماق دریای دیوی جونز شد، عمل کند.
۳. Dollhouse: Behind the Broken Mirror
ما قبلاً هر چیزی را که Dollhouse: Behind the Broken Mirror ارائه میدهد دیدهایم. یک قهرمان فراموشکار که باید از یک مکان متروک پر از رازهای گذشتهاش دیدن کند. عروسکهای ترسناک، دلقکهای دیوانه و انبوهی از وحشتها در مسیر او قرار دارند. پازلهایی برای حل و رازهایی برای گشودن وجود دارد.
اما متأسفانه، این عناصر اصلی ژانر وحشت به دلیل روایتی ضعیف، مشکلات فاحش در سرعتبندی، صدای بد همگامسازی شده و مکانیکهای به شدت محدودکننده که توصیه این بازی را بسیار دشوار میکند، به حاشیه میروند. تلاشهای SODESCO برای ساخت فرنچایز Dollhouse خود به کار زیادی نیاز دارد، و سریع.
۲. Game of Thrones Kingsroad
تلاش netmarbleNeo برای استفاده از موفقیت اقتباس عمدتاً موفق HBO از وستروس، اگر سیستمهای پیشرفت آن نبود که به نظر میرسید مصمم به بلعیدن کیف پول ما قبل از اجازه دادن به ما برای کشف بیشتر از دنیای تخیلی جورج آر. آر. مارتین بودند، شاید تلاش خوبی بود.
۱. MindsEye
Build a Rocket Boy قطعاً آرزو میکرد که اولین بازی آنها در این لیست نباشد، اما اینطور شد! MindsEye یک دنیای باز زیبا و در عین حال خالی را به بازیکنان خود ارائه داد، که آن را با دشمنان و NPCهایی پر کرد که با استانداردهای مدرن کاملاً کند بودند.
این مشکلات با یک حلقه مبارزه خستهکننده، یک داستان اصلی متوسط، و یک حلقه پایانی بسیار گیجکننده که هنوز نمیتوانیم آن را درک کنیم، بیشتر تشدید شد. باگها و افت فریمهای آن تنها به سردرگمی افزودند، در حالیکه تلاشهای ضعیف Build a Rocket Boy برای کنترل آسیب، پروژه آزمایشی آنها را به اعماق جهنم بازی فرستاده است. همانطور که پیداست، بهترین ویژگی MindsEye این است که به عنوان یک مثال بد و یک معیار در مورد اینکه چه کاری نباید هنگام ساخت یک بازی جدید انجام داد، عمل میکند.
نظرات شما در مورد این عناوین چه بود؟ آیا بازیهای دیگری وجود داشت که فکر میکنید شایسته جایگاهی در این لیست بودند؟!
منبع: Gamingbolt