محدودیتهای سرعت در جادهها به سالها قبل برمیگردد، زمانیکه سرعت وسایل نقلیه اسبکش، با سرعت یورتمه زدن محدود شد! اما با وجود هواپیما که همیشه در آسمان هستند، طبیعی است این سوال پیش بیاید که آیا هواپیماها نیز محدودیت سرعت دارند؟ برای بررسی این موضوع با اِروتِک همراه باشید.
خلبانان هواپیما باید به مجموعهای پیچیده از محدودیتهای سرعت پایبند باشند. برخی از آنها محدودیتهای دائمی هستند که بخشی جداییناپذیر از آموزش محسوب میشوند، در حالیکه برخی دیگر در لحظه و با توجه به تغییرات شرایط یا محدودیتهای هواپیما اعمال میشوند. یکی از محدودیتهای سرعت هوایی تقریباً جهانی که در سراسر جهان اعمال میشود، حداکثر ۲۵۰ گره (حدود ۴۶۳ کیلومتر بر ساعت) در ارتفاعات زیر ۱۰,۰۰۰ پا (حدود ۳,۰۴۸ متر) بالاتر از سطح دریا است. هواپیماها همچنین باید سرعت خود را به زیر ۲۰۰ گره (حدود ۳۷۰ کیلومتر بر ساعت) کاهش دهند، هنگامیکه در فاصله ۱۰ مایل دریایی (حدود ۱۸.۵ کیلومتر) از فرودگاه و زیر ۳,۰۰۰ پا (حدود ۹۱۴ متر) قرار دارند.
این محدودیتها پس از افزایش شدید برخوردهای هوایی در طول گسترش سفرهای هوایی جهانی حدود نیم قرن پیش، به اجرا درآمدند. یکی از دلایل مهم، برخورد سال ۱۹۶۰ بین هواپیمای داگلاس DC-8 خطوط هوایی یونایتد و هواپیمای لاکهید L-1049 سوپر کانسلیتشن خطوط هوایی TWA بر فراز بروکلین بود که جان ۱۳۴ نفر را گرفت – تمام ۱۲۸ نفر سرنشین دو هواپیما و شش نفر دیگر روی زمین! هر دو هواپیما در زمان سقوط با سرعتی نزدیک به ۳۰۰ گره (حدود ۵۵۶ کیلومتر بر ساعت) در حال پرواز بودند که به تلفات بالای جانی و میدان گسترده آوار بر فراز منطقه پرجمعیت متروپولیتن نیویورک منجر شد. البته کنترلکنندگان ترافیک هوایی نیز میتوانند در صورت نیاز برای مدیریت بهتر ترافیک، کمک به تغییر مسیر پروازها یا مقابله با نقص تجهیزات، سرعت هواپیماها را محدود کنند.
فضای هوایی با یک سیستم حروف طبقهبندی میشود!
فضای هوایی زیر ۱۰,۰۰۰ پا (حدود ۳,۰۴۸ متر) اغلب با هواپیماهایی که قصد برخاستن یا فرود را دارند، شلوغ است و هواپیماهایی که به آرامی حرکت میکنند، راحتتر میتوانند از برخوردهای احتمالی جلوگیری کنند. حداکثر سرعت ۲۵۰ گره (حدود ۴۶۳ کیلومتر بر ساعت) در زیر ۱۰,۰۰۰ پا که در بالا ذکر شد، قانونی است که هواپیماهای مسافربری تجاری، جتهای خصوصی کوچکتر و هواپیماهای سبک همگی برای اطمینان از ایمنی همه در آسمان باید از آن پیروی کنند. منطقه اطراف فرودگاههای شلوغ مانند لس آنجلس بینالمللی یا هیترو لندن (یکی از لوکسترین فرودگاههای جهان) به عنوان فضای هوایی کلاس B برچسبگذاری شده است.
شکل این فضاهای هوایی تا حد زیادی به طرح و مسیرهای پرواز به و از هر فرودگاه بستگی دارد، اما فضاهای هوایی کلاس B معمولاً در ارتفاعات بالا بزرگتر از نزدیکی زمین هستند – مانند یک کیک عروسی وارونه. در حالیکه فضاهای هوایی کلاس B معمولاً هیچ محدودیت سرعت دائمی خاص خود را ندارند، حداکثر سرعت ۲۵۰ گره (حدود ۴۶۳ کیلومتر بر ساعت) به دلیل اینکه بیشتر فضاهای هوایی کلاس B در ۱۰,۰۰۰ پا یا کمتر تعیین شدهاند، همچنان معتبر است. یک استثناء قابل توجه، فرودگاه بینالمللی دنور است که دارای فضای هوایی کلاس B است که به دلیل ارتفاع فرودگاه حدود یک مایل، تا ۱۲,۰۰۰ پا بالاتر از سطح دریا گسترش مییابد. فضای هوایی کلاس B بر فراز نیویورک در ۷,۰۰۰ پا به پایان میرسد تا به هواپیماها اجازه دهد در مسیر خود به مقاصد خارج از کشور یا داخل کشور، از بالای آن پرواز کنند.
هواپیماهایی که در زیر فضای هوایی کلاس B یا از طریق یک کریدور مرجع پرواز بصری (VFR) پرواز میکنند، به حداکثر ۲۰۰ گره (حدود ۳۷۰ کیلومتر بر ساعت) محدود میشوند. کریدورهای VFR مناطق ویژهای در فضاهای هوایی کلاس B هستند که خلبانان میتوانند بدون کمک ابزار یا کنترلکنندگان ترافیک هوایی پرواز کنند. ۳۷ فرودگاه بزرگ ایالات متحده دارای وضعیت فضای هوایی کلاس B هستند.
دستورالعملها در اطراف فرودگاههای کوچکتر متفاوت است
فضای بالای و اطراف فرودگاههای کوچکتر به عنوان فضای هوایی کلاس C یا کلاس D برچسبگذاری میشود. فضای هوایی کلاس C تا شعاع ۵ مایل دریایی (حدود ۹.۲۵ کیلومتر) از فرودگاه و تا ۴,۰۰۰ پا (حدود ۱,۲۱۹ متر) بالاتر از سطح دریا گسترش مییابد، با یک لایه دوم که ارتفاعات ۱,۲۰۰ تا ۴,۰۰۰ پا را در شعاع ۱۰ مایل دریایی (حدود ۱۸.۵ کیلومتر) پوشش میدهد. فضای هوایی کلاس D یک استوانه به عرض ۴ یا ۵ مایل دریایی است که از زمین تا ۲,۵۰۰ پا (حدود ۷۶۲ متر) یا کف پایینترین فضای هوایی تعیین شده، امتداد دارد.
کلاس D در اطراف فرودگاههای کوچکتر استفاده میشود که هنوز به اندازه کافی بزرگ هستند تا یک برج مراقبت داشته باشند اما به اندازه فرودگاههای کلاس C شلوغ نیستند. خلبانان باید حداقل ۳ مایل (حدود ۴.۸ کیلومتر) دید واضح داشته باشند و از پرواز در میان ابرها در فضای هوایی کلاس C و D خودداری کنند. در حالیکه ممکن است هوا یک زمین بازی باز برای خلبانان به نظر برسد تا مسیرها و سرعت خود را به دلخواه خود تعیین کنند، ترافیک هوایی به طور مداوم توسط کنترلکنندگان ترافیک هوایی نظارت و هدایت میشود.
استفاده از ارابه فرود یا فلپهای بال نیز سرعت هواپیما را محدود میکند!
خلبانان برای دریافت دستورالعملهای بهروز در مورد سرعت هوایی، جهت، ارتفاع و موارد دیگر، دائماً با برجهای مراقبت روی زمین در تماس رادیویی هستند. به این ترتیب، کنترل ترافیک هوایی به عنوان یک شبکه حسی اضافی برای خلبانان عمل میکند تا به هدایت هواپیماهای خود در سراسر آسمانهای وسیع و در عین حال شلوغ کمک کند. مدیریت سرعت هوایی یک تاکتیک مهم است که توسط کنترلکنندگان ترافیک هوایی برای اطمینان از جریان روان ترافیک و حفظ فاصله ایمن بین هواپیماها، به ویژه زمانی که آسمان شلوغ است، استفاده میشود.
در حالیکه محدودیتهای کلاس فضای هوایی که در بالا ذکر شد، دستورالعملهای دائمی هستند، مجوزهای سرعت هوایی در حین پرواز که توسط کنترلکنندگان به خلبانان داده میشود، موقتی هستند و بسته به ترافیک، آب و هوا و سایر شرایط، مکرراً بهروز میشوند. به این فکر کنید که چگونه شما دائماً سرعت خود را در بزرگراه تغییر میدهید تا با جریان ترافیک هماهنگ باشید و برای ورود و خروج وسایل نقلیه فضای ایجاد کنید، و تصور کنید که این راهنمایی از یک مکان مرکزی با سیستمهای ردیابی رادار میآید. این یک قیاس منطقی برای نحوه عملکرد کنترل ترافیک هوایی با سرعت هوایی برای جداسازی ترافیک است.
برخی از محدودیتهای سرعت هواپیما به استفاده از سیستمها یا ویژگیهای خاصی گره خورده است. به عنوان مثال، برف پاککنهای هواپیما فقط برای استفاده در سرعتهای تا حدود ۲۰۰ گره (حدود ۳۷۰ کیلومتر بر ساعت) در نظر گرفته شدهاند. باز کردن ارابه فرود یا فلپهای بال نیز سرعت پرواز هواپیما را محدود میکند. با این حال، تمام این محدودیتهای سرعت، سفر را به میزان زیادی کُند نمیکنند، زیرا هواپیماها برای سرعتهایی تا ماخ ۰.۸۵ (حدود ۱۰۴۱ کیلومتر بر ساعت) در ارتفاع کروز مجاز هستند. خوشبختانه، بیشتر پروازهای تجاری بیشتر وقت خود را در ارتفاعاتی سپری میکنند که ترافیک سبک است، مناظر دیدنی هستند و محدودیتهای سرعت واقعاً ضروری نیستند.
منبع: Slashgear