تحلیل رادیوکربن نشان میدهد که مدلهای ارزیابی و شبیهسازی زمین، جذب کربن در اکوسیستمهای گیاهی را دستکم گرفتهاند و گردشی سریعتر از کربن را پیشنهاد میکنند. این نکته تأکید میکند که ما به مدلسازی دقیقتر از اقلیم آب و هوایی نیاز داریم!
تحلیل رادیوکربن از آزمایشات بمب هستهای در دهه 1960 نشان میدهد که مدلهای موجود از زمین ممکن است جذب کربن توسط پوشش گیاهی و خاک را دستکم گرفته باشند. علاوه بر این به گفته پژوهشگران، این ذخیرهسازی کربن نسبت به آنچه قبلاً باور داشتیم، موقتیتر است. این بدان معناست که دیاکسید کربن تولیدشده توسط عوامل انسانی ممکن است به اندازهای که مدلهای کنونی پیشنهاد میدهند در بیوسفر زمینی باقی نماند. برای اینکه پیشبینیهای اقلیمی دقیق باشد و به ایجاد سیاستهای مؤثر اقلیمی کمک کنند، ضروری است که چرخه کربن جهانی به دقت نشان داده شود.
پوشش گیاهی و خاک حدود 30 درصد از انتشار دیاکسید کربن (CO2) تولیدشده توسط عوامل انسانی را جذب میکنند، اما فرآیندهای زیربنایی جذب خالص CO2 به بیوسفر زمینی به خوبی مشخص نشدهاند. این موضوع بهویژه برای فرآیندهای مربوط به بهرهوری اولیه خالص جهانی (NPP)، یعنی نرخ تولید بافتهای جدید توسط گیاهان از CO2 جوی، و نرخ گردش کربن صدق میکند.
ردیابی رادیوکربن و ارزیابی بهرهوری اولیه خالص (NPP)
برآوردهای کنونی NPP به دلیل تکیه بر پیشبینیهای آماری یا مدلسازی و اندازهگیریهای محدود در مقیاس محلی به شدت متغیر هستند. آزمایشهای بمب هستهای در دهههای 1950 و 1960T میزان رادیوکربن (14C) جوی را افزایش داد که توسط بیوسفر زمینی جذب شد. ردیابی تجمع رادیوکربن بمب در بیوسفر پس از آزمایشهای هستهای میتواند به ارزیابی NPP و نرخهای گردش کربن کمک کند. با این حال، مشاهده مستقیم تجمع جهانی 14C چالشی بوده است. هیثر گرون و همکارانش با افزودن یک مقدار رادیوکربن جدید تولید شده توسط بمبهای هستهای با مدلهای شبیهسازی، مقدار حداقل و حداکثری برای NPP جهانی در دهه 1960 (1963 تا 1967) ارائه میدهند.
گرون و همکاران دریافتند که مدلهای فعلی میزان NPP در دهه 1960 را دستکم گرفتهاند. بر اساس یافتهها، NPP در دهه 1960 حداقل 63 پتاگرم کربن در سال (PgC/yr) بود که با توجه به افزایش بهرهوری در طول زمان نشاندهنده نرخ فعلی 80 پتاگرم کربن در سال است. این بیشتر از 43 تا 76 واحدی است که مدلهای کنونی پیشبینی میکنند. گرون و همکاران استدلال میکنند که این اختلاف به دلیل دستکم گرفتن کربن ذخیرهشده در بافتهای گیاهی کوتاهعمر یا غیرچوبی است.
گرون و همکارانش مینویسند:
“از آنجایی که جذب و گردش کربن کنترلکنندههای اصلی جذب CO2 تولیدشده توسط عوامل انسانی در بیوسفر زمینی هستند، نتایج مطالعه ما نشان میدهد که ذخیره کربن تولیدشده توسط عوامل انسانی در بیوسفر زمینی احتمالاً کوتاهمدتتر و در برابر تغییرات آینده از آنچه قبلاً تصور میشد آسیبپذیرتر است.”
منبع: Scitechdaily