پژوهشگران دریافتند که نگرشهای جهانی با زبان همبستگی داشته و نشان میدهند که تعصبات ضمنی اغلب در مدلهای هوش مصنوعی مانند ChatGPT منعکس میشوند. این مطالعه پیشنهاد میکند که برای آشنایی با این تعصبات، تمرکز بر انتقال فرهنگی زبان ضروری است.
در یک مطالعه جدید که ۱۴ ژوئن در مجله علوم روانشناختی و شخصیت اجتماعی منتشر شد، پژوهشگران شواهدی را به اشتراک میگذارند که نشان میدهد نگرشهای مردم در زبان و فرهنگهای سراسر جهان و قرون مختلف عمیقاً ریشهدار هستند.
بررسی ارتباطات زبانی
پژوهشگران به بررسی ارتباطات بین نگرشهای مردم و زبان در ۵۵ موضوع مختلف مانند ثروتمندان در مقابل فقرا، سگها در مقابل گربهها، یا عشق در مقابل پول پرداختند. آنها از چند منبع متنی استفاده کردند: نوشتهها و متون انگلیسی کنونی، کتابهای انگلیسی از ۲۰۰ سال گذشته، و متون در ۵۳ زبان غیر انگلیسی. به عنوان معیاری برای سنجش نگرشهای مردم، آنها دادههای بیش از ۱۰۰,۰۰۰ آمریکایی را مورد بررسی قرار دادند؛ اول، گزارشهای مستقیم خودِ افراد، و دوم، معیاری غیرمستقیم بر اساس زمان واکنش مردم که اغلب به عنوان نگرشهای ضمنی اندازهگیری میشود.
آنها دریافتند که ارتباطاتی که توسط مدلهای بزرگ زبان هوش مصنوعی مانند ChatGPT شناسایی میشوند، بیشتر با معیار غیرمستقیم دوم همخوانی دارند تا نگرشهایی که صریحاً بیان میشوند!
هوش مصنوعی و نمایندگی اجتماعی
دکتر تسا چارلزورث، نویسنده اصلی این مطالعه از مدرسه مدیریت کلاگ دانشگاه نورثوسترن گفت:
“با ظهور هوش مصنوعی و کاربردهای مدلهای بزرگ زبان، ما به عنوان مصرفکنندگان، رهبران، پژوهشگران، یا سیاستگذاران باید درک کنیم که این مدلها چه چیزی را درباره دنیای اجتماعی نمایندگی میکنند. آیا آنها ترجیحات واضح و صریح دارند؟ یا آنها الگوهای پنهانتری از ارتباطات دارند که بیشتر شبیه نگرشهای ضمنی اندازهگیری شده است؟”
کاهش این تعصبات ظریف در هوش مصنوعی به رویکردهای متفاوتی نسبت به جستجوی تعصبات صریح نیاز دارد. به گفته دکتر چارلزورث:
“به جای بررسی مدلها در پایان برای دیدن اینکه آیا آنها تعصبهای واضح و صریح نشان میدهند، احتمالاً باید عمیقتر به الگوها در دادههای آموزشی خود بپردازیم و مثالهای جایگزینی از ارتباطات فراهم کنیم.”
تاثیر فرهنگی بر تعصب ضمنی
دکتر چارلزورث بیان میکند که “دادهها نشان میدهند که نگرشهای ضمنی در زبان نمایان میشوند و شاید توسط آن تقویت شوند، زبان وسیلهی کلیدی برای انتقال فرهنگ است.” به این ترتیب، “اگر میخواهیم به طور پایدار به تعصب ضمنی در جامعه بپردازیم و آن را کاهش دهیم، احتمالاً به مداخلاتی نیاز داریم که تمرکز بیشتری بر سطح فرهنگی (یا سطح کلان) داشته باشند.”
محققان در حالیکه بر ماهیت همبستگی تأکید میکنند، قصد دارند تأثیرات اجتماعی-فرهنگی را بیشتر بررسی کنند. دکتر چارلزورث میگوید:
“با توجه به اینکه برخی تغییرات در زبانهای غیرانگلیسی که این همبستگی را نشان دادند مشاهده کردیم، مهم است بفهمیم چه نوع عوامل اجتماعی و فرهنگی میتوانند به توضیح انتقال بین تعصب و زبان کمک کنند.”
جهتهای پژوهش اجتماعیفرهنگی
این مطالعه زمینه را برای درک بهتر راههای ظریفی که نگرشها با سیستمهای زبانی و ارتباطات درهمتنیده میشوند، فراهم میکند؛ نه فقط امروزه و بلکه هم بازتابی از قرنهای گذشته.
منبع: Scitechdaily