کاراکتر بتمن واقعاً چشمگیر است چراکه پس از تمامی ریبوتها، اسپینآفها، تغییر هویتها و کراساورها – این نام همچنان طرفداران خود را دارد. همتراز شدن با این همه تغییرات دشوار است، اما وقتی راکاستدی در سال ۲۰۰۹ عنوان Batman: Arkham Asylum را منتشر کرد و پس از آن در سال ۲۰۱۱ بازی Arkham City فوقالعادهتر را عرضه کرد، این عنوان به یک فرانچایز قابلتوجه تبدیل شد. فرانچایزی که کیفیت بازی خاصی را تضمین میکرد که کمتر عنوان دیگری میتوانست آن را تکرار کند، فقط به این دلیل که آنها جوهر آنچه بتمن، “بتمن” را میساخت، درک میکردند.
و سپس Batman: Arkham Knight از راه رسید.
این بازی که در ۲۳ ژوئن ۲۰۱۵ عرضه شد، به نظر میرسید که پایانی طوفانی برای این سهگانه ارائه دهد (و بله، سهگانه، چون Arkham Origins، خوب یا بد، هیچوقت آنطور که باید دیده نشد). عناوین قبلی روحیه تسلیمناپذیر و مهارتهای کارآگاهی باورنکردنی بتمن را نشان میدادند، اما این بازی به گونهای چالشها را چیدمان کرد که استیصال او را به نمایش بگذارد. شاید شوالیه تاریکی از این ماجرا سالم بیرون نمیآمد. شاید این واقعاً پایان شوالیه بود. اما آیا عنوان بتمن: شوالیه آرکهام در سال ۲۰۲۵ هم ارزش بازی کردن را دارد؟
چرا Arkham Knight هنوز هم جذاب است؟
به نظر میرسید که این بهترین دستورالعمل برای یک فینال است، به خصوص با حضور شوالیه آرکهام که رقیبی مناسب برای مهارتهای بتمن بود. گاتهام سیتی یک زمین بازی جهانباز جدید و شیک برای کاوش ارائه میداد، پر از چالشهای جدید ریدلر، شرورها برای دستگیری و تبهکاران بیخبر برای شیرجهزدن بر سرشان در حین مکالمه! بتموبیل نیز وجود داشت و چه کسی دوست نداشت با آن در خیابانها جولان دهد، وسایل نقلیه دشمن را هدف قرار دهد و آنها را (به صورت غیرکشنده) منهدم کند قبل از درگیر شدن در یک بازجویی دوستانه؟! آیا به این اشاره کردیم که همه چیز چقدر فوقالعاده به نظر میرسید؟ حتی با استانداردهای امروز (و با بازیهای اخیر دیسی، که به آنها خواهیم رسید)، این بازی تقریباً در هر جنبهای کاملاً بینظیر به نظر میرسد.
نقاط ضعف و قوت
در تلاش برای گسترش بیش از حد در این دنباله، راکاستدی برخی ایرادات آزاردهنده را نیز وارد کرد که به آنها خواهیم پرداخت، اما ده سال بعد، Batman: Arkham Knight همچنان یک تجربه جهانباز باورنکردنی و یکی از بهترین بازیهای ابرقهرمانی موجود است، حتی اگر در اوج داستان کمی دست و پا چلفتی عمل کرده باشد. نگران نباشید، اسپویلر داستانی بزرگی وجود ندارد، اگر هرگز آن را بازی نکردهاید!
داستان و گیمپلی
وقایع Arkham City گاتهام سیتی را بسیار امنتر میکرد، اما طولی نمیکشد که مترسک، که از Arkham Asylum ناپدید شده بود، موج جدیدی از سم ترس را رها میکند. بتمن به سرعت وارد عمل میشود و به جایی میرود که همه چیز از آنجا آغاز شد – Ace Chemicals. و سپس دنیای او زیر و رو میشود. او که با شرور جدیدی به نام شوالیه آرکهام روبهرو میشود که گروهی از مزدوران را رهبری میکند و با مترسک همکاری میکند، بتمن باید با ربوده شدن باربارا گوردون، با نام مستعار اوراکل، و یک نقشه بزرگتر برای آلوده کردن شهر مقابله کند. سپس مسئله جوکر وجود دارد که خون آلودهاش گروه کوچکی از بیماران را به جانشینان او تبدیل میکند.
چالشهای بازی
خطرات زیادی در میان است و راکاستدی صحنههای اکشن بسیار جذابی ارائه میدهد، اما روایت کلی در برخی نقاط، به خصوص در مورد شوالیه آرکهام، افت میکند. با توجه به سابقه او با بتمن، انتظار میرفت یک نبرد واقعی در راه باشد، اما این یک سری از حملات ناگهانی و ضدحالآور است در حالیکه از تیراندازیهای او جاخالی میدهید.
بخش جذاب دیگر در اتاق – بتموبیل – وجود دارد. بله، در تعقیب و گریزهای با سرعت بالا و حتی در برخی پازلها جذاب بود، اما ماموریتهای آزاردهنده تانک نیز وجود داشت که باید موج پشت موج از وسایل نقلیه دشمن را منهدم میکردید. این تکراری بود، و حتی اگر هنوز ماموریتهایی داشتید که بتمن مخفیانه نیروهای یک پایگاه را از بین میبرد، نابود کردن ۲۰ ایست بازرسی شبهنظامیان بیش از حد بود.
نقاط قوت: مبارزات و حرکت
با کنار گذاشتن نقاط منفی، بیایید در مورد نکات مثبت زیاد صحبت کنیم. مبارزه جریان آزاد (Free Flow Combat) همچنان قوی است – ضدحمله و جاخالی دادن همچنان روان و پاسخگو هستند؛ ضربات نهایی قوی و خشن هستند. ساختن کمبو و از بین بردن سیستماتیک گروهی از دشمنان هرگز خسته کننده نمیشود، حتی اگر تنوع تهدیدها نسبت به بازیهای قبلی به شدت افزایش نیافته باشد. یکی از اضافات جدید و جالبتر، Dual Play است – این ویژگی به شما امکان میداد تا بهطور موقت شخصیتهایی مانند رابین، کتوومن و نایتوینگ را کنترل کنید. حتی میتوانستید حملات دوگانه شیک انجام دهید. تنها نقطه ضعف این است که این قابلیت فقط در نقاط خاصی در دسترس است و در طول داستان به آن وفور وجود ندارد. مخفیکاری نیز مثل همیشه عالی باقی ماند، با گزینههای جدیدی مانند تقلید صدای هارلی کویین با Voice Synthesizer برای فریب دادن دشمنان و حمله به آنها.
مقایسه با سایر بازیهای DC
صرف نظر از اینها، سیستم مبارزاتی آنقدر صیقلی و خوب انجام شده است که Gotham Knights از WB Games Montreal در مقایسه با آن کاملاً ناخوشایند به نظر میرسد. Suicide Squad: Kill the Justice League مکانیک ضدحمله را شامل میشد اما همچنان به شدت به مکانیکهای لوت، “مهارتهای حرکت” و اهداف سرویس زنده بیخلاقانه تکیه میکرد.
در حالی که چیزهای زیادی برای دوست نداشتن در مورد برخی فعالیتهای جهانباز در Arkham Knight وجود دارد، سیستم Most Wanted تنوع تازهای از پروندهها و تبهکاران را برای بتمن برای شکار باز کرد. The Perfect Crime بسیار مبتنی بر تحقیق است و منجر به نبردی با یکی از آزاردهندهترین تبهکاران شوالیه تاریکی میشود. چالشهای ریدلر برای تکمیل و تروفیهایی برای کسب کردن وجود دارد و اگرچه این بهانهای برای گنجاندن بخشهای بیشتر بتموبیل بود، اما حداقل اینها بیشتر بر مسابقه تمرکز داشتند تا مبارزه! سایر تبهکاران معروف – و ضدقهرمانان – از این فرانچایز نیز اولین حضور خود را تجربه میکنند و داستانها و چالشهای جدید و جالبی را ارائه میدهند.
تجربه کاربری و پایان بازی
حرکت (Traversal) نیز مثل همیشه فوقالعاده باقی ماند – زنجیرهای کردن گراپلها و پروازها بسیار شهودی و درست به نظر میرسید و بتموبیل را بیشتر به یک عنصر ناخوشایند تبدیل میکرد. شاید بزرگترین نقطه اختلاف برای اکثر بازیکنان، نیاز به رسیدن به ۱۰۰ درصد برای دیدن پایان واقعی باشد، که تنها سوالات بیشتری را به وجود میآورد تا پاسخ. البته، با توجه به اینکه Kill the Justice League چگونه دنبال شد، ترجیح داده میشد آنها بیجواب میماندند.
محتوای DLC و مشکلات عرضه
با وجود اینکه بازی اصلی میتوانست عالی باشد، DLCها آنطور که باید عمل نکردند. بازی کردن در نقش بتگرل در داستانی که قبل از Arkham Asylum اتفاق میافتد؟ خوب بود، به جز مشکلات کرش! کنترل هارلی کویین در حالیکه با پلیس Blüdhaven میجنگد؟ بد نبود اگر ۳۰ دقیقه طول نمیکشید (و Red Hood Story Pack حتی کوتاهتر است). Catwoman’s Revenge؟ A Flip of a Coin، که در آن رابین با Two-Face روبهرو میشود؟ بد، ساده و واضح! حداقل Season of Infamy چندین ماموریت و تبهکار جدید مانند مستر فریز، کلاهبردار دیوانه و کیلر کروک را اضافه کرد که هر کدام داستانهای خود را داشتند.
Batman: Arkham Knight در زمان عرضه غریبه با جنجال نبود. در حالیکه نسخههای Xbox One و PS4 بدون مشکل اجرا میشدند و حتی با وجود جلوههای آب و هوایی، مدلهای شخصیت و محیطهای دقیق، ۳۰ فریم بر ثانیه ثابت را ارائه میدادند، نسخه PC فاجعهای تمام عیار بود. مشکلات عملکرد، کرشها، باگها، نرخ فریم محدود که هنوز هم به شدت افت میکرد. همه چیز آنقدر بد بود که Warner Bros. Interactive Entertainment یک روز پس از عرضه فروش را متوقف کرد و حتی بازپرداخت ارائه داد. ماهها گذشت، و حتی با پچهای قابل توجه، نسخه PC همچنان مشکلاتی داشت، اما در نهایت بسیار بهتر شد.
نتیجهگیری
حتی با تمام این هشدارها – بتموبیل، برخی از نقاط داستانی، فینال و غیره – Batman: Arkham Knight همچنان یک تجربه ضروری است. چیزی در مورد راکاستدی وجود دارد که تمام این مسیرهای مختلف را برای قهرمان نمادین کاوش میکند، تلاش میکند تا اسطوره و سفر او را گسترش دهد در حالیکه دنبالهای بر یکی از بزرگترین بازیهای ساخته شده را ارائه میدهد. شاید همه چیز را کاملاً بینقص انجام ندهد – احتمالاً با در نظر گرفتن همه چیز، میتوان به آن نمره هشت داد – اما همچنان فوقالعاده سرگرمکننده است. این بازی، همراه با Arkham Asylum و Arkham Knight، یکی از بزرگترین سهگانههای بازیهای ویدیویی موجود است.
منبع: Gamingbolt